تاریخ تحول نگرش ها نسبت به کودک و توجه به آموزش و پرورش کودک
- چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۱۵ ب.ظ
توجه به تاریخ خانواده با کتاب کودک و زندگی خانوادگی در نظام قدیم 1960 آغاز شد که برداشت و تفسیر آریس از خانواده در قرون وسطی بود. از نظر او در جامعه ی مدرن واحد های سنی از یکدیگر متمایز و مشخص شده اند و روابط همراه با الفتی که تا پیش از این وجود داشت دیگر در بین جوانان و سالخوردگان و حتی دو نسل متفاوت وجود ندارد. از نظر او در قرون وسطی " به محض آنکه کودک می توانست بدون کمک و مراقبت مستمر مادر خود زندگی کند به جامعه ی بزرگترها تعلق پیدا می کرد و از طرفی کودکی که هنوز به این نوع مراقبت ها نیاز داشت نوزادی که هنوز مهارت های جسمی و ذهنی لازم را کسب نکرده بود تا بتواند روی پای خود بایستد با بی تفاوتی از طرف بزرگترها روبرو می شد. آریس از این موضوع نتیجه می گیرد که پدر و مادر های قرون وسطی آگاهی از ماهیت خاص کودکی نداشته اند و غیر از مشارکت در زندگی بزرگترها هیچگونه برنامه ی مدونی برای پرورش کودکان در کار نبوده است.
در سراسر قرون وسطی این وضع به طور تاریخی در حال دگر گون شدن بود و مفهومی به اسم کودکی رفته رفته شروع به ظاهر شدن کرد. برای نخستین بار گرایشی به وجود آمد که آنچه به عنوان مشخصه ی کودکی به حساب می آمد در آثار نقاشان دیده شد و در قرون هفدهم و هجدهم مورد تایید قرار گرفت.و پس از آن طرز فکر مردم درباره ی نخستین سالهای زندگی به دو صورت تغییر یافت 1- بزرگترها توجه بیشتری به کودکان کردند 2- تلقی کودکی از طریق سن مدرسه رفتن به فراتر از طفولیت رسید و حتی نوجوانی را نیز در بر گرفت.
پس به طور کلی:
1 -از قرن 16 کودکی به عنوان یک مقوله ی اجتماعی پذیرفته شد. این روند با گسترش دولت رفاه بخش و آموزش در اواخر قرن نوزده و بعد از آن ادامه داشت.
- 2کودکی همراه با روند روانشناختی رشد، رفته رفته به رسمیت شناخته شد.
- 3بذل عنایت خاص نسبت به کودکان در رابطه با خانواده ها، به عنوان کانون توجه و هدف زندگی و نه نفع اقتصادی، از آن پس آغاز شد.
کودکان تا قبل از قرن هفدهم ، محرومیتهای بسیار و ضرب و جرحهای عذاب آوری را متحمل گردیده اند . آنها حی ترور شده یا از نظر جنسی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند.
آریس معتقد است که اصولا در قرن وسطی کودک ، جایگاه پایداری نداشته است. آریس از مطالعه ی نقاشی های قدیمی ، مجسمه ها و... به این نتیجه رسید که دنیای قرون وسطی فاقد آگاهی از موجودیت منحصر به فرد کودک و حالت یگانه ی دوران کودکی بوده است.
نگرشهای بعد از قرن هفدهم در مورد کودک در واقع سر آغاز کشف دوران کودکی است.
در قرن نوزدهم با نوشته های چارلز داروین بذر جنبش مطالعه کودک کاشته می شود ، و مفهوم تعیین کننده ها و عوامل ژنتیکی هوش ، راه را برای پیشرفتهای جدید در روانشناسی کودک هموار می نماید.
نظریات رفتار گرایان از جمله واتسون مبنی بر توجه به آموزش عادات کودک را به صورت موضوعی برای تجربیات روانشناختی در آورد..
دیگر روانشناسان کودک از جمله استانلی هال که پدر روانشناسی و علم مشاهده کودک نیز لقب گرفته تاثیرات ارزنده ای در شناخت و آموزش کودکان داشته است.
نظریه های روانکاوی ، بعد از جنگ جهانی دوم نیز در آموزش و پرورش دوران اولیه ی کودکی سهم داشته اند.
نوشته های زیگموند فروید و دخترش آنا فروید، توجه مردم را به نیاز های اساسی کودکان خرد سال جلب نمودند.
تاریخ ظهور مراکز پیش دبستانی در جهان :
فروبل اولین کودکستان در سال 1837 در بلانکبرک آلمان بنا نهاد و از همان زمان نام کودکستان (باغ کودک) معمول گشت.
فروبل زمینه ساز کوشش های مربیان دیگر و تاسیس کودکستان ها در سایر کشور ها گردید. از جمله خانم کارل شورز که خود از جمله شاگردان فروبل بود، در سال 1855 آولین کودکستان را در آمریکا تاسیس کرد.
کودکستان ها در اوایل قرن بیستم، بار دیگر دسخوش تغییراتی گردیدند که حاصل تاثیر عقاید مربیانی چون ماریا مونته سور ی بود.
به هر حال سالهای 1940 به بعد را می توان زمان گسترش عمیق کودکستان های ضمیمه ی مدارس دولتی در بلسیاری از کشور ها دانست. در این قرن مربیانی چون جان دیویی ، در ابداع روشهای سنجیده تری توفیق یافتند.
اندیشه ی تریبت معلم نیز در اوایل قرن بیستم صورت واقعی به خود گرفت و نهضت اصلاح کودکستان ها که به همت یکی از شاگردان جان دیویی به نام پتی اسمیت هیل عنوان شد ، سبب تاسیس رشته ی آموزش و پرورش در دانشگاه کلمبیا و سپس در دانشگاههای دیگر شد.
مهد کودک :
اطلاعات ما در مورد مهد کودک ها این است که مهد کودک موسسه ی اجتماعی جدیدی است که در قرن بیستم شکل گرفته است
خوهران مک میلان که تا حدود زیادی تحت تاثیر عقاید فروبل قرار داشتند((مهد کودک)) را به عنوان نامی مناسب برای نوع تازه آموزش پیش دبستانی در نظر گرفتند.
تلاش های موفقیت آمیز خواهران مک میلان در زمینه ی کار با کودکان 3تا5 ساله سبب گردید که پارلمان انگلستان در سال 1918 با تصویب قانون فیشر بر آن مهر تایید رسمی زد.
در سال1920 مهد کودک های سایر کشور ها از این مهد کودک های انگلیسی الگو گرفتند.
تاریخچه ی شکل گیری مراکز پیش دبستانی و دبستانی در ایران :
در سال 1290 شمسی ، قانون اساسی معارف ایران در مورد همگانی شدن آموزش ابتدایی به تصویب رسید وبه تدریج آموزش مکتب خانه ای ، به آموزش دبستانی تبدیل شد.
از سال 1310 آموزش ابتدایی سراسری و همگانی شد
در سال 1313 نظام نامه ی دبستان ها در 74 ماده به تصویب رسید.
در 6 مرداد 1322 با تصویب مجلس شورای ملی آموزش ابتدایی ، اجباری ،عمومی و مجانی اعلام شد.
در سال 1349 نظام آموزشی کشور تغییر کرد و بر اساس نظام جدید ، تحصیلات ابتدایی از 6سال به 5 سال تقلیل یافت.
در سال 1391 مجددا نظام آموزش ابتدایی از 5 سال به 6 سال افزایش یافت.
آموزش پیش دبستانی :
از سال 1298 ، در تهران و بعضی از شهر های ایران مسیونر های مذهبی و اقلیت ها کودکستان هایی را تاسیس کردند و در امر مراقبت از کودکان تلاش هایی ابتدایی داشتند ، ازجمله خانم سروژیان در تهران.
اولین کودکستان در ایران در سال 1303 در شهر تبریز و در محله ی صفی بازار توسط جبار باغچه بان (عسکر زاده) به نام باغچه ی اطفال تاسیس شد . وی در سال 1307 کودکستان دیگری در شیراز تاسیس کرد.
در 27 بهمن ماه 1303 شورای عالی فرهنگ آیین نامه مکتب خانه ها را که فقط در تهران قابل اجرا بود ، تصویب کرد.
اولین آیین نامه ی کودکستان ها در سال 1312 به تصویب شورای عالی فرهنگ رسید.
در سال1334 در وزارت فرهنگ اداره ی مستقلی برای کودکستان ها تصویب شد و در 1335 نیز آیین نامه ی جدیدی برای اداره ی امور کودکستان ها به تصویب رسید که در آن سن کودکان بین 3تا 6 سال قید شده بود.
در سال 1340 اداره ی امور کودکستان ها نیز منحل شد و تمام کار ها ی مربوط به کودکستان ها به اداره کل تعلیمات ابتدایی محول گردید.
به هر حال تا سال 1322 فقط 7 کودکستان در سراسر کشور وجود داشته است. و از سال 1322 تا سال 1331 یعنی در طول 9 سال این تعداد به 74 و در سال51-1350 به تعداد 431 افزایش یافت.
در سال 1346 به منظور تربیت نیروی انسانی برای این گونه مراکز ، آموزشگاه های کودک یاری آغاز به کار نمودند.
در سال 1350اداره کل تعلیمات ابتدایی به دفتر بر نامه ریزی آموزش ابتدایی تغییر نام داد و واحد کودکستان ها مسئولیت طرح و برنامه ریزی آموزش و پرورش قبل از دبستان را عهده دار شد.
در سال 1354 باتوجه به توسعه کوکستان ها و تربیت مربی کودک ، دفتر برنامه ریزی آموزش ابتدایی به دفتر آموزش آموزش کودکستانی و ابتدایی تغییر نام یافت و بالاخره در سال 1359 در اداره کل و سپس دفتر آموزش عمومی ادغام شد.
از سال 1354 در وزارت خانه های مختلف نیز مهد کودک هایی دایر گردید که ضوابط آنها از طرف سازمان زنان ایران اعلام شده بود.
در سال 1356 به منظور تشکیل مهد کودک و نگهداری کودکان زنان شاغل بودجه ای در تمام وزارت خانه ها و ساز مان های دولتی پیش بینی گردید و سازمان زنان مسئولیت تشکیل و نظارت بر آنها را به عهده داشت که بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی و ادغام سازمان زنان این وظایف به عهده سازمان بهزیستی کنونی واگذار گردید.
منابع:
2-مفیدی ، فرخنده آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی ،مرداد1391،ص30تا43