هنر درس بسیار زیبا و شیرینی است. هم برای دانشجویانی که آن را در طول نیمسال تحصیلی بهعنوان یک واحد درسی در دانشگاه میگذرانند و هم برای دانشآموزانی که در زنگ هنر شرکت میکنند. درسی که سبب میشود هر آنچه در ذهن یک دانشآموز و یا یک دانشجو است، در قالب یکی از رشتههای هنری بیان شود. با انجام فعالیتهای هنری که در کلاس انجام میشود، دانشآموز به درک بهتری نسبت به خود، جهان و خالق میرسد، حس زیباشناسی دانشآموز افزایش مییابد، هوش و تخیل دانشآموزان افزایش یافته و تقویت میشود و استعداد و خلاقیت دانشآموز نیز شکوفا میشود.
درس هنر در دوره ابتدایی موضوعات مختلفی در برمیگیرد. از ارتباط با طبیعت شروع میشود و سپس با رشتههای مختلفی چون نقاشی، کاردستی، تربیت شنوایی، قصه و نمایش و...ادامه مییابد .
اما باوجوداین همه اهمیتی که درس هنر دارد نزد معلمان و مدیران مدرسه دارای کمترین اهمیت است.
در دوران تحصیلم در مدرسه به خصوص دورن ابتدایی بارها شاهد بودم که معلمان در ساعات درسی هنر مشغول انجام کارهای دیگری می شوند و به این درس و کار های دانش آموزان اهمیتی نمی دادند.حتی گاهی اوقات
نظریه روسو درباره رشد و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان:
باورهای روسو، بویژه اعتقاد او به طبیعت، در برابر تأثیرات اجتماعی، جنبش رمانتیک را در تاریخ اندیشه پایه گذاری کرد. در عین حال، باور او در مورد طرح زمینة طبیعی برای رشد سالم،رشدگرایی را در روان شناسی بوجود آورد.
طغیان روسو بر ضد جامعه، از زندگی شخصی او نشأت گرفت. او در ژنو به دنیا آمد. پدرش ساعت ساز و مادرش زنی احساساتی و زیبا بود که در هنگام تولد او در گذشت. روسو هشت سال اول زندگی خود را در کنار پدر و عمه اش گذراند. او می گفت که پدرم خود را وقف من کرده بود، اما هرگز نگذاشت فراموش کنم که من موجب مرگ مادرم شده ام (روسو، 1788،ص5) عمه اش هم مهربان بود، اما اجازه نمی داد که او در خیابان با سایر کودکان بازی کند . از این روشنفکری، روسوبیشتر وقت خود را به مطالعه می گذراند. تا 7سالگی ، او همة رمان های کتابخانه مادرش را خواند.